اعتراف زن جوان به قتل شوهرش با شال گردن
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۹۰۱۵۴
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، اول بهمن امسال مرد جوانی که برای دیدن مادرش به خانه او رفته بود، با صحنه دردناکی روبهرو شد. او پس از ورود به خانه قدیمی با پیکر بیجان مادرش که ساعاتی از مرگ او میگذشت روبهرو شد و ماجرا را به اورژانس و خواهر و برادران دیگرش اطلاع داد.
بیشتر بخوانید: قتل همسر سابق مقابل شورای حل اختلاف با اسلحهبا حضور اورژانس، اینطور به نظر میرسید که زن مسن بر اثر سکته قلبی جان باخته است؛ چرا که وی سابقه بیماری قلبی داشت و اوضاع خانه نیز به گونهای بود که به نظر میرسید ماجرا یک مرگ عادی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی برای پلیس مسجل شد که زن مسن به قتل رسیده و احتمالا قربانی دزدان شده است، بررسیها برای شناسایی سارقان آغاز شد و طولی نکشید که ماموران به زوجی جوان که به عنوان سرایدار در زیرزمین خانه زندگی می کردند مشکوک شدند. این زوج پس از حادثه به طرز مشکوکی ناپدید شده بودند و اثری از آنها نبود. از سوی دیگر تیم جنایی در ادامه تحقیقات میدانی خود دریافت که زوج سرایدار آخرین بار درحالیکه دو کوله پشتی به دست داشتند، هراسان از خانه خارج شده و سپس سوار بر خودروی اینترنتی شده و از محل رفته بودند. در این شرایط بود که زوج سرایدار تحت تعقیب قرار گرفتند تا اینکه دو روز پیش در خانه اجاره ای حوالی رباط کریم دستگیر شدند.
رازگشاییزوج جوان هرچند که اصرار بر بیگناهی داشتند اما وقتی شواهد را علیه خود دیدند به قتل اعتراف کردند. مرد جوان گفت: حدود ۳ سال قبل به صورت موقت با همسرم ازدواج کردم و در زیرزمین خانه مقتول ساکن شدیم تا به عنوان سرایدار در آنجا کار کنیم. مقتول یک خانه قدیمی داشت که اتاق هایش را به چند نفر اجاره داده بود. ما معمولا کرایه را از مستاجران دریافت کرده و به دست مقتول می رساندیم. اما آخرین بر سر پول کرایه که باید به مقتول می رساندیم دچار اختلاف و با هم درگیر شدیم. همسرم باردار بود و مقتول او را هل داد. این صحنه را که دیدم عصبانی شدم و با دستانم، جان مقتول را گرفتم. وی ادامه داد: بعد از ترسم، طلا و جواهرات به همراه کارت های عابربانک مقتول را برداشتم و فرار کردم. متهم گفت: در بین راه به خاطر قتلی که مرتکب شده بودیم همسرم دچار استرس زیاد شد و حالش بد شد که فورا او را به دکتر بردم اما بچه ما سقط شد. خیلی از این موضوع ناراحت شدم اما چاره ای نبود جز اینکه فرار کنیم و زندگی مخفیانه ای در پیش بگیریم. متهم گفت: طلاهای مقتول را فروختیم و مدتی به شمال کشور رفتیم. سپس برگشتم سمت رباط کریم که در آنجا شناسایی و دستگیر شدیم.
بنابر این گزارش، متهمان به دستور قاضی محمد جواد شفیعی بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران بازداشت شده اند و تحقیقات تکمیلی از آنها ادامه دارد.
انتهای پیام/
کد خبر: 1221015 برچسبها اخبار حوادثمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: اخبار حوادث مرد جوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۹۰۱۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شکار سوژههای سرقت مقابل مدارس
با دستگیری دختر فراری که با همدستی مردی سابقهدار طلاهای زن جوانی را در پارکینگ خانهاش سرقت کرده بودند، راز سرقتها و خفتگیریهای متعدد قبلی شان برملا شد.
به گزارش مشرق، چندی قبل زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از سرقت النگوهای طلایش خبر داد. به دنبال این تماس مأموران راهی محل شده و زن جوان در تحقیقات گفت: صبح؛ دخترم را به مدرسه رساندم و به همراه پسرم سوار بر تاکسی به خانه برگشتیم. به محض اینکه با پسرم از در پارکینگ وارد خانه شدیم، مردی پشت سرم وارد پارکینگ شد. او با تهدید چاقو، طلاهایم که ۳ عدد النگو بود از دستم قیچی کرد و متواری شد. با داد و فریاد به دنبال مرد سارق رفتم که دیدم او سوار بر یک خودروی جیپ شد که رانندهاش یک زن جوان بود.
با شکایت زن جوان، تحقیقات برای دستگیری سارقان جیپسوار به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در بررسیهای اولیه کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند. پلاک خودرو مخدوش شده بود و با توجه به اینکه چهره سارقان با ماسک پوشیده شده بود، برای شناسایی هویت متهمان، تیم تحقیق در این شاخه نیز با بنبست مواجه شد.
درحالی که بررسیها در این رابطه ادامه داشت، شاکی بار دیگر به پلیس مراجعه کرد و گفت: در فضای مجازی میگشتم که چشمم به آگهی فروش خودروی جیپی افتاد که به نظرم شبیه خودروی متهمان بود. آنچه مرا در این مورد مطمئنتر کرد، عروسک قرمز رنگی بود که روی آیینه جلوی خودرو آویزان بود و همان عروسک روی آیینه این خودرو هم بود.
بهدنبال اطلاعاتی که شاکی داد، مأموران در تحقیقات دریافتند، خودرو متعلق به مردی است که سابقه کیفری سرقت در پرونده خود دارد. بنابراین کارآگاهان در قراری سوری با حامد او را بازداشت کردند.
مرد جوان در مواجهه با مدارک پلیسی به سرقت اعتراف کرد و گفت: سارق تکرو منزل بودم و بعد از آزادی هم چند موردی سرقت کردم. مدتی قبل در فضای مجازی با آناهیتا دوست شدم و او با ترغیب من از خانهاش فرار کرد و نزد من آمد. اوایل هزینه زندگیمان را با فروش طلاها و دلارهایی که آناهیتا از خانهاش دزدیده بود، گذراندیم. اما پولها که تمام شد در نهایت، من پیشنهاد سرقت را به آناهیتا دادم. چارهای نداشت جز اینکه قبول کند و با من همراه شود. نقشه من خفتگیری و سرقت طلا بود. سوژههایمان را از میان مادرانی که صبحها بچههایشان را به مدرسه میرساندند یا کودکانی که به تنهایی به مدرسه میآمدند، انتخاب میکردیم. مقابل مدارس میایستادیم و با دیدن کسانی که طلای زیادی همراه داشتند آنها را تعقیب میکردیم تا در فرصتی مناسب طلاهایشان را سرقت کنیم. چند باری اقدام کردیم اما موفق نشدیم، تا اینکه آخرین مورد را که یک مادر جوان بود تعقیب و در نهایت با تهدید ۳ النگویش را سرقت کردیم.
با اعتراف متهم سابقهدار، زن جوان نیز بازداشت شد و بررسیها نشان میداد که خانواده این زن جوان بعد از فرارش از خانه، ناپدید شدن او را به پلیس اعلام کرده بودند. متهمان به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، در اختیار اداره آگاهی قرار داده شده و تحقیقات برای شناسایی سایر جرایم احتمالی آنها ادامه دارد.
منبع: روزنامه ایران